loading...
پایگاه اینترنتی انجمن علمی دانشجویی روانشناسی بالینی دانشگاه کردستان
مدیر سایت بازدید : 28 یکشنبه 03 آبان 1394 نظرات (1)

مقدمه 
مهم‌ترین عامل خودکشی در نوجوانان و جوانان جهان، افسردگی و اختلالات روحی و روانی است، زیرا تنها در این شرایط است که یک انسان هیچ راه حلی برای فرار از آلام و دردهای عاطفی خود پیدا نمی‌کند. انجمن روان پزشکی آمریکا (2005) از افسردگی، سوء مصرف الکل یا داروهای مخدر، رفتارهای خشونت آمیز و اقدام به خودکشی قبلی به عنوان قوی‌ترین عوامل خودکشی نام برده است. تشخیص و اقدام به درمان زودهنگام اختلالات روانی و سوء مصرف مواد مؤثرترین راه‌های پیشگیری از خودکشی و رفتارهای خودکشی گرایانه هستند. اعضای جامعه، متخصصان سلامت روانی، کارکنان مدارس، همسالان و والدین نقش عمده‌ای را در پیشگیری از خودکشی نوجوانان بازی می‌کنند.

نشانه‌های هشدار دهنده در نوجوانان خودکشی گرا 
1- افسردگی
نشانه‌های افسردگی بالینی عبارتند از: احساس ناامیدی، بی ارزشی، درماندگی، بی‌خوابی یا پرخوابی، کاهش علاقه یا احساس لذت به فعالیت‌های لذت‌بخش پیشین، بی‌اشتهایی یا پراشتهایی، حضور موضوعات مربوط به مرگ در آثار هنری، شعر و یا گفتگوهای معمول. ( آکادمی روان پزشکی کودکان و نوجوانان آمریکا، 2001)

2- اقدامات قبلی خودکشی 
از میان هر 5 نفری که خودکشی می‌کنند، 4 نفر دست کم یک بار پیش از این دست به خودکشی زده‌اند و فقدان‌های قابل ملاحظه و با اهمیت را تجربه کرده‌اند. قطع رابطه با دوستان و نزدیکان، از دست دادن جایگاه و منزلت، مرگ یا آسیب جسمی می‌تواند مؤثر باشد. (آندرا شِیوِر، 1990)

3- نقشه خودکشی
داشتن نقشه مشخص، قصد جدی‌تری را می‌رساند. (آندرا شِیوِر، 1990)

4- دارایی های خود را بخشیدن
تنظیم وصیت‌نامه و بخشیدن دارایی‌هایی که برای فرد محبوب بوده‌اند. (ابراهیمی، 1385)

5- رفتار کلامی
صحبت کردن در مورد خودکشی: این صحبت می‌تواند به صورت مستقیم صورت بگیرد مانند «من خودم را خواهم کشت» یا به صورت غیرمستقیم از قصد خود صحبت می‌کند مانند «من به یک سفر طولانی خواهم رفت» یا «من می‌خواهم بروم بخوابم و دیگر بیدار نشوم». (ابراهیمی، 1385)

6- تغییرات عاطفی و رفتاری همبسته با خودکشی
نشانه‌هایی مانند ناامیدی، احساس بی‌ارزشی، کناره‌گیری، اضطراب، خستگی، تحریک‌پذیری، بیزاری از خود، آسیب زدن به خود یا دیگران از تغییرات عاطفی و رفتاری هستند. (ابراهیمی، 1385)
نشانه‌های هشدار دهنده دیگر شامل موارد زیر می‌باشد:

  • تغییر در عادات خواب و خوردن
  • غفلت از ظاهر شخصی
  • افزایش شکایت‌های جسمانی که اغلب با پریشانی احساسی همراه است
  • به دشواری تمرکز کردن
  • عدم واکنش نسبت به تحسین و ستایش (نظام سلامتی ویرجینیا، 2003)

هر کودک یا نوجوانی که افکار خودکشی را بیان می‌کند، باید فوراً ارزیابی شود. علامت‌های هشدار دهندهخودکشی (افکار، احساسات یا رفتار) ممکن است به مشکلات روانی یا عوارض جسمانی شباهت داشته باشد. همیشه برای تشخیص این مسئله باید با پزشک خانواده مشورت کرد.

راه‌های پیشگیری از خودکشی

  • تشخیص اولیه و زودرس و کمک کردن به افراد در معرض خطر همراه با تعدیل عوامل اجتماعی مساعدت کننده.
  • شناسایی بیماران در معرض خطر زیاد. بسیاری از کسانی که دست به خودکشی می‌زنند مدت کمی قبل از اقدام به خودکشی با پزشک خود تماس می‌گیرند و تعدادی مبتلا به اختلال روانی یا اعتیاد به الکل می‌باشند.
  • حمایت از کسانی که در معرض خطر هستند.
  • از میان برداشتن راه های موجود برای خودکشی.
  • آموزش در مورد کسانی که در سنین نوجوانی به سر می‌برند، لازم است که آموزش‌هایی در مورد خطرات استفادهزیاد از دارو و راه‌های مناسب چگونگی مواجهه با مشکلات عاطفی ترتیب داد. (ابراهیمی، 1385)

ادوین اشنایدمن(1918) که پدر جنبش پیشگیری از خودکشی در ایالات متحده محسوب می‌شود، گفته است: «من اعتقاد دارم شخصی که دست به خودکشی می‌زند، اسکلت روانی خویش را در گنجه عاطفی مصیبت دیده باقی می‌گذارد، یعنی بازماندگان خویش را به مقابله با بسیاری از احساس‌های منفی محکوم می‌کند و آنان را به افکاری دائمی دربارهنقش واقعی یا احتمالی‌شان در پیش انداختن خودکشی او و یا غفلت از خنثی کردن آن گرفتار می‌سازد. این می‌تواند باری گران باشد.» رویکرد کلی اشنایدمن در پیشگیری از خودکشی دارای سه مؤلفه است: کاهش درد روانی شدید، از بین بردن بن بست‌ها و نقاط کور از طریق گسترش دیدگاه محدود بیمار با استفاده از جایگزین کردن راه حل‌های دیگر به جای تداوم رنج و احساس پوچی و تشویق بیمار به انصراف حتی جزئی از رفتار خود تخریبی. (ترجمه مهرداد فیروزبخت،1378)
سه نیاز روانی نقش بسیار مهمی در خودکشی دارند و شناخت این سه نیاز برای پیشگیری از خودکشی مهم می‌باشند: 
1- نیاز به کمک: احساس نیاز به کمک و همدردی دیگران برای رفع نیازهای خود، توجه، محبت دیگران، جلب حمایت دیگران و نیاز به کمک یعنی چشیدن عشق و محبت دیگران. نیاز به کمک ناشی از احتیاج داشتن به یک حامی همدل، قابل اعتماد، اهل مراقبت و مهربان است.
2- نیاز به احترام: جلب حمایت و تحسین افراد بالادست، تشویق شدن، جلب مدح و ستایش دیگران، الگوبرداری و سرمشق قرار دادن دیگران می باشد.
3- نیاز به مراقبت و رسیدگی: ارضای نیازها و حوائج توسط دیگری، جلب کمک و حمایت‌های دیگران است. (اشنایدمن، 1918) اعضای جامعه، متخصصان سلامت روانی، کارکنان مدارس، همسالان و والدین نقش عمده‌ای را در پیشگیری از خودکشی نوجوانان بازی می‌کنند. معلمان نقش مهمی را در پیشگیری از خودکشی بازی می‌کنند، چون بیشترین زمان را با دانش آموزان می‌گذرانند. (پیتر جِی. لوری، 1985)

مدیر سایت بازدید : 24 یکشنبه 03 آبان 1394 نظرات (0)

خنده باعث می شود انرژی از منبع دورنی وجود شما به سطح بیاید. انرژی همانند سایه ای خنده را دنبال می کند و بدنبال آن جاری می شود. آیا تا کنون توجه کرده اید اوقاتی که واقعاً و از ته دل می خندید به طور عمیق در حالت مدیتیشن قرار دارید؟! در واقع در این لحظات فکر کردن کاملاً کاملاً متوقف می شود. اصلاً غیر ممکن است که در یک زمان هم فکر کرد و هم خندید. خندیدن و فکر کردن دقیقاً متضاد یکدیگرند. اگر واقعاً بخندید، فکر کردن متوقف می شود ولی اگر فکر کردن ادامه پیدا کند خنده، واقعی و از ته دل نخواهد بود. هنگامیکه شما عمیقاً می خندید، ناگهان فکر ناپدید می شود. خندیدن یکی از بهترین، ساده ترین و طبیعی ترین راههای خلاصی از شر ناآرامیهای ذهن می باشد. خندیدن می تواند مقدمه ای شورانگیز برای وارد شدن به مرحله توقف افکار و بی ذهنی باشد.

مدیتیشن خندیدن

هر روز صبح پس از بیدار شدن از خواب قبل از باز کردن چشمانتان به خوبی بدنتان را کش و قوس دهید و خستگی احتمالی را به این ترتیب از تن خود بیرون کنید. پس از سه یا چهار دقیقه همانطور با چشمان بسته شروع به خندیدن کنید. برای مدت پنج دقیقه فقط بخندید. در ابتدا ممکن است خنده شما واقعی نباشد ولی پس از مدتی صدای این خنده مصنوعی باعث خواهد شد تا واقعاً بخندید. خود را کاملاً رها کنید و به این خنده بسپارید. شاید چند روزی طول بکشد تا این حالت بطور واقعی اتفاق بیفتد. این مدیتیشن تاثیر بسایر خوبی خواهد داشت و باعث می شودتا کل روز شما تغییر کند.

چرا خنده بر هر درد بی درمان دواست؟

خندیدن نوعی آنتی بیوتیک طبیعی است که همه انسانها با استفاده از آن، می توانند بسیاری از دردهای خود را تخفیف دهند. خنده واکنشی است غیر ارادی که باعث انقباض هماهنگ پانزده ماهیچه صورت و سریع شدن تنفس و جریان خون و نتیجتاً افزایش ترشح آدرنالین در خون می شود که تاثیر نهایی آن ایجاد احساس لذت و شادابی در فرد است. خنده ارزانترین داروی پیشگیری و مبارزه با بسیاری از بیماریها است و باعث پائین آمدن ضربان قلب و کاسته شدن فشار خون می گردد و از آنجا که شخص را وادار می کند نفس عمیق بکشد، موجب می شود میزان اکسیژن بافتها افزایش یابد، لذا خنده باعث طولانی شدن عمر می شود.

ترشح هورمون «ایمونوگلوبولین» در بدن با میزان خندیدن ما ارتباط مستقیم دارد. «ایمونوگلوبولین"» به مبارزه دستگاه ایمنی بدن با باکتریها و میکروبها کمک کرده و شخص را برای مقابله با بیماریها آماده می کند. علاوه بر آن هورمون «سایتاکیناز» که به آن هورمون شادی نیز گفته می شود، در اثر خندیدن، نوعی ماده شیمیایی خاص سیستم عصبی به نام «آندروفین» تولید می شود که در شخص اعتماد به نفس و سرخوشی ایجاد می کند. پژوهشهای دیگر بر روی خندیدن نشان می دهد که انسانها به وسیله خنده، درد را بیشتر تحمل می کنند به این دلیل که خنده ترشح آندروفینها را زیادتر می کند و آندروفینها کشنده های طبیعی درد در بدن هستند.

در واقع «آندروفین» ماده ای مشابه مرفین است که در بدن ساخته می شود، مقدار این ماده در خون، در اثر ورزش و فعالیتهای نشاط آور، بالا می رود. دانشمندان انگلیسی بعد از سالها تحقیقات به این نتیجه رسیدند که یک دقیقه از ته دل خندیدن معادل 45 دقیقه ورزش، انسان را سر حال می آورد. بنابر آخرین تحقیقات علمی، خندیدن، باعث کاهش بروز انواع بیماریها از جمله بیماریهای قلبی می شود. از طرفی خنده با ایجاد تغییراتی در راههای تنفسی، باعث می شود هوای بیشتری در بینی ما جریان یافته و به سرد شدن مغز کمک کند و هر چه مغز خنک تر باشد ما شادتر خواهیم بود. بر روی سایت اینترنتی BBC مقاله ای وجود دارد به این مضمون که، کسانی که دچار حمله قلبی شده اند در روز با حداقل 30 دقیقه خندیدن می توانند احتمال حمله قلبی دوم را تا حد قابل توجهی کاهش دهند. همچنین کسانی که فشار خون دارند نیز با وجود روحیه شاد و خندیدن می توانند فشار خون خود را در حد مطلوب نگه دارند. در حال حاضر این عقیده که قسمت اعظم بیماریها بر اثر احساسات منفی و اضطرابها بوجود آمده و پیشرفت می کند، توسط اکثر روانشناسان و روانپزشکان مورد قبول قرار گرفته است.

استرسها و اضطرابهای روزانه در طول زمان چنان ناهماهنگیهایی در جسم ایجاد می کند که ممکن است به بحران روانی منتهی گردد. زمانیکه هورمونهای ناشی از فشار روانی بطور دائم به مقدار زیاد تولید گردد، سیستم دفاعی بدن قادر به انجام وظیفه کامل نخواهد بود و همین راه را برای انواع عفونتها و بیماریها هموار کرده و اندامهای داخلی بدن را تحت فشار شدیدی قرار خواهد داد. خندیدن می تواند سلاح موثری برای مقابله با این فشارهای روانی و استرسهای روزمره باشد.

مدیر سایت بازدید : 29 یکشنبه 03 آبان 1394 نظرات (0)

هنگامي که پشت رايانه نشسته‌ايد و بر روي صفحه کليد تايپ مي‌کنيد، فقط انگشتان و چشمان شما کار نمي‌کنند بلکه تمام اندام‌هاي بدن شما در حال فعاليت هستند. امّا متأسفانه، عليرغم اين واقعيت، اين کار شما ورزش محسوب نمي‌شود. گسترش روزافزون خدمات اينترنت و زمان زيادي که افراد به طور روزانه در فضاي مجازي مي‌گذرانند، مشکلات و بيماري‌هاي متعدد جسمي و رواني به همراه داشته است که در زير به معرفي ده نمونه از شايع‌ترين آن‌ها مي‌پردازيم. 

10- خستگي چشم
 هنگامي که از چشمانتان زياد استفاده مي‌کنيد، خسته مي‌شوند. بنابراين جاي تعجبي نيست که هنگامي که براي ساعت‌هاي طولاني به صفحة نمايشگر رايانه خيره مي‌مانيد، دچار سوزش و درد چشم شويد. به گفتة پزشکان مايو کلينيک، «با وجودي که خستگي چشم آزاردهنده است امّا معمولاً مشکل حادّي نيست و پس از استراحت دادن به چشم‌ها برطرف مي‌گردد.» 

9- اضطراب سلامتي/ فاجعه‌سازي از درد
بعضي افراد مايلند علائم درد در بدنشان را به طور مبالغه‌آميزي تفسير کنند. روان‌شناسان به اين تمايل، «فاجعه‌سازي از درد» مي‌گويند. يعني تمايل به در نظر گرفتن بدترين احتمالات به هنگام حس درد. منظور از اضطراب سلامتي نيز اين است که فرد حس کند مشکل جدّي سلامتي دارد و اين اضطراب با نتايج طبيعي آزمايش‌هاي پزشکي و اطمينان بخشي پزشک متخصص از بين نرود. اينترنت به دليل وجود حجم زياد اطلاعات نادرست، تأييد نشده و غيرعلمي و اين باور در مردم که هرچه در اينترنت هست قابل اطمينان مي‌باشد، مي‌تواند باعث تشديد اختلال رواني «خود بيمار انگاري» گردد. 

8- سردرد
سه نوع سردرد در ارتباط با اينترنت وجود دارد:
سردردهاي تنشي 
 اين نام ممکن است گمراه‌ کننده باشد. اين نوع سردردها به دليل استرس به وجود نمي‌آيند بلکه غالباً به دليل کشيدگي عضلة گردن يا چشم درد حادث مي‌شوند. به گفتة پزشکان مايوکلينيک، سردردهاي تنشي از 30 دقيقه تا يک هفته ممکن است باقي بمانند.
 سردردهاي مزمن روزانه
 اغلب افراد گاه به گاه دچار سردرد مي‌شوند. اما به گفتة پزشکان مايو کلينيک چنانچه تعداد روزهايي که فرد سردرد دارد بيشتر از تعداد روزهايي باشد که سردرد ندارد، احتمالاً دچار اين سردرد است. ماهيت متوالي اين نوع سردرد، آن را در بين بدترين سردردهاي ناتوان‌ساز قرار مي‌هد.
 سردردهاي استرسي
 پيدايش سردرد به استرس خيلي زيادي نياز ندارد. استرس ناشي از به انتظار دريافت اطلاعات ماندن از اينترنت، کندي بار شدن صفحات، خرابي رايانه و امثال آن‌ها مي‌تواند باعث اين نوع سردرد شود. 

7- درد پشت 
نشستن نادرست پشت رايانه، به ويژه اگر با چاقي، کمبود ورزش و تحرّک، و سيگار کشيدن همراه باشد به درد پشت مي‌انجامد. منشأ اين درد معمولاً عضلات، اعصاب، استخوان‌ها و مفاصل در ستون فقرات است. نشستن نادرست و براي ساعت‌هاي طولاني پشت رايانه، اين درد را تشديد مي‌کند. 

6- ترومبوز وريدي 
به لختگي درون رگ، ترومبوز گفته مي‌شود. منظور از ترومبوز وريدي، تشکيل لختة خون در رگ‌هاي وريدي است که غالباً در پاها پديد مي‌آيد و علّت اصلي آن، بي‌تحرّکي و کم شدن آب بدن است. نشستن براي ساعت‌هاي طولاني پشت رايانه مي‌تواند باعث ترومبوز وريدي گردد. به تازگي در هواپيماهاي مسافربري نيز اطلاعات هشدار دهنده‌اي دربارة ترومبوز وريدي به مسافران داده مي‌شود و به آن‌ها توصيه مي‌گردد تا براي ساعت‌هاي طولاني بي‌حرکت بر روي صندلي باقي نمانند. 

5- نشانگان مونچهاوزن 
نخست اجازه دهيد به تعريف نشانگان يا سندروم مونچها‌وزن بپردازيم، چرا که ممکن است بسياري از خوانندگان با اين اختلال رواني آشنا نباشند، و بعد به سراغ اينترنت مي‌رويم: 
«خصوصيت مهم اين سندروم، ميل شديد به بستري شدن است و به عقيدة بعضي از روان‌شناسان، اصطلاح اعتياد بيمارستان براي اين سندروم مناسب‌تر است. خصوصيت مهم ديگر اين بيماران اين است که به محض آشکار شدن ساختگي بودن علائمشان، درخواست ترخيص کرده و از مراجعة مجدّد به آن محل خودداري مي‌کنند. مواردي ديده شده که بيمار براي ايجاد علائم دست به ابتکارهاي عجيبي زده است.» 
در اينترنت تعداد بيشماري اتاق گپ‌زني ، گروه‌هاي پشتيبان و وبگاه شبکه‌هاي اجتماعي وجود دارد که افراد مي‌توانند مشکلاتشان را با ديگران در ميان بگذارند، درخواست راهنمايي کنند و حس همدردي ديگران را جلب کنند.
 شايد تعجب کنيد از اين که خيلي از افراد صرفاً براي جلب توجه به بيان بيماري‌ها يا مصيبت‌هاي دروغين و ساختگي مي‌پردازند. آن‌‌ها وانمود مي‌کنند که قرباني تجاوز، حمله، ضرب و شتم يا بيماري‌هاي جدّي و سخت‌درماني هستند تا توجه ديگران را به خود جلب کنند. به اين اختلال رواني، نشانگان يا سندروم مونچهاوزن گفته مي‌شود. بر اساس پژوهشي که صورت گرفته است، اينترنت مي‌تواند افراد را ترغيب کند که به منظور جلب توجه وانمود کنند که مبتلا به بيماري هستند. به گفتة دکتر فلدمن از دانشگاه آلاباما افرادي که داراي اين نشانگان هستند در صورتي که به يک مرکز روان‌پزشکي مراجعه کنند مورد درمان قرار خواهند گرفت امّا اغلب آن‌ها چنين تمايلي ندارند و ترجيح مي‌دهند که يک بيماري جسمي حاد داشته باشند تا يک اختلال رواني.


4- افسردگي فيس‌بوکي 
بر اساس گزارشي که در روزنامة ديلي‌ميل چاپ شده است، فيس‌بوک و ديگر شبکه‌هاي اجتماعي، دختران نوجوان را در معرض ابتلاء به اضطراب و افسردگي قرار مي‌دهند. اين‌گونه وبگاه‌ها علاوه بر امکان نامه‌نگاري و پيام‌رساني، اين امکان را براي نوجوانان به وجود مي‌آورند که دربارة يک چيز، بارها و بارها و بارها صحبت کنند. بر اساس اين مقاله، بحث مکرّر در ميان دختران نوجوان، به ويژه دربارة ناکامي‌هاي عشقي، حال آن‌ها را بدتر مي‌کند و هيجانات منفي در آن‌ها به وجود مي‌آورد. 
اين گزارش، نتيجة پژوهشي است که از سوي دانشگاه استوني بروک نيويورک بر روي 83 دختر نوجوان صورت گرفته است. توصية يکي از پزشکان به نوجواناني که به طور مداوم دربارة يک مشکل صحبت مي‌کنند اين است که «موضوع بحث را عوض کنند.» 

3- خشم اينترنتي 
با وجودي که ممکن است خشم اينترنتي به خودي خود براي سلامتي افراد مضر نباشد اما مي‌تواند به آزار اينترنتي و حتي شايد به خشونت بينجامد. بنابراين کساني که توانايي فروخوردن خشمشان را ندارند بايد مواظب باشند.
 يکي از منابع خشم اينترنتي «افزونگي اطلاعات» است. حجم عظيم اطلاعات موجود بر روي وب و کند بودن سرعت دستيابي به آن‌ها باعث بروز مقدار زيادي استرس در کاربران اينترنت مي‌گردد. بر اساس مطالعه‌اي که از سوي شرکت نمايه‌گذاري بريتيش وب صورت گرفته، 68 درصد از 200 نفر افراد مورد مطالعه گفته‌اند که براي آن‌ها در انتظار دريافت اطلاعات ماندن از وب، استرس‌زاتر از گذراندن يک آخر هفته با پدر و مادر همسرشان است و 38 درصد گفته‌اند که استرس‌زاتر از ماندن در ترافيک خيابان است.
 يکي از محل‌هاي بروز خشم اينترنتي در بخش اظهار نظرهاي وب‌نوشت‌ها، ويديوهاي يوتيوب يا نظرگاه وبگاه‌هاست. اگر به بخش اظهار نظرها نگاهي بيندازيد، خيلي طول نمي‌کشد تا به کلمات زشت و ناپسند بر بخوريد. شايد ماهيت گمنام اينترنت، افراد را ترغيب مي‌کند که هرچه در فکر دارند را بيان کنند. اما نکته‌اي که در اينجا وجود دارد اين است که اين مسأله واگيردار است- اظهار نظر خشمگينانة شما ديگران را خشمگين مي‌کند و اين چرخه همين‌طور ادامه مي‌يابد. 

2- اختلالات بالاي دست 
اختلالات بالاي دست شامل: نشانگان (سندروم) کشيدگي گردن، نشانگان (سندروم) مجراي مچ دستي، نشانگان (سندروم) مجراي ساعدي، التهاب تاندون دست و مچ، التهاب تاندون و غلاف آن، التهاب کيسة زلالي، کشيدگي مکرّر عضلاني و نشانگان (سندروم) مجراي خروجي قفسة صدري است. تمام اين بيماري‌ها مي‌تواند مربوط به استفاده از اينترنت باشد. اين بيماري‌ها غالباً بر اثر استفادة بيش از حدّ از يکي از اندام‌هاي بالاي دست (مثل بازوها) و استفادة بيش از حدّ از يک ابزار مثل صفحه کليد رايانه يا موش بروز مي‌کنند و به دليل آسيب‌ديدگي بافت ها با درد همراهند.
 در مورد بيماري نشانگان مجراي خروجي قفسة صدري گفتني است که دو گروه از افراد بيشتر در معرض خطر اين بيماري قرار دارند. يکي کساني که در تصادف‌هاي رانندگي دچار آسيب‌هاي گردني مي‌شوند و ديگر کساني که از رايانه در وضيعت‌هاي نشستن نادرست و غير ارگونوميک، در دوره‌هاي زماني طولاني استفاده مي‌کنند 

1- اعتیاد به اینترنت 
اين بيماري به اين علت در اين فهرست شمارة يک شده است که واقعاً بسيار جدّي است و در بعضي موارد کشنده بوده است. ماهيت اعتياد بسيار فراگير است. هنگامي که صحبت از اينترنت باشد، اين اعتياد مي‌تواند به چيزهاي زيادي پيدا شود. از تايپ کردن گرفته تا بازديد از اتاق‌هاي گپ‌زني، خريد برخط يا بازي‌هاي چند نفره.
 اعتياد به اينترنت آنقدر جدّي و واقعي است که مراکز بازپروري براي آن به وجود آمده است. به طور مثال، بر اساس مقاله‌اي که در نيويورک تايمز منتشر گرديده، مراکز بازپروري معتادان اينترنت در کرة جنوبي با استفاده از مدّرسان نظامي به معتادان تمرين‌هاي بدني نسبتاً شديد شبيه تمرين‌هاي نظامي مي‌دهند، نشست‌هاي گروهي با مشاور برگزار مي‌کنند و کارگاه‌هاي روان درماني براي معتادان ترتيب مي‌دهند. مسئله اعتياد به اينترنت در کرة جنوبي در سال‌هاي اخير به صورت يک مسئلة ملّي در آمده و ميزان مرگ و مير ناشي از خستگي و از پا افتادگي پس از انجام بازي‌هاي برخط روز به روز در حال افزايش است.
 براي اين که متوجه شويد معتاد به اينترنت هستيد يا نه، به پرسش‌هاي زير جواب دهيد
 • آيا از محدود کردن استفادة خود از اينترنت ناتوانيد؟
 • آيا کار کردن با اينترنت بيشتر وقت آزاد شما را به خود اختصاص مي‌دهد؟
 • وقتي داريد با اينترنت کار مي‌کنيد، زمان را گم مي‌کنيد (متوجه گذشت زمان نمي‌شويد)؟
 • آيا امکاناتي براي خود فراهم مي‌کنيد که بيشتر به اينترنت متصل باشيد؟
    (مثلاً ميز رايانه‌تان را با خوردني‌ها و نوشيدني‌هاي فراوان پر مي‌کنيد؟ نوشابه‌هاي انرژي‌زا مي‌آشاميد؟)
 • آيا به طور دائم رايانه‌ها و نرم‌افزارهايتان را ارتقاء مي‌بخشيد؟
 • آيا چنانچه به هر دليلي از اتصال به اينترنت بازداشته شويد دچار خشم، افسردگي، نااميدي، زودرنجي، بي‌قراري يا کج‌خلقي مي‌گرديد؟
 • آيا از رايانه‌تان براي فرار از واقعيت‌هاي زندگي استفاده مي‌کنيد؟
 • آيا به ديگران در مورد ميزان استفاده‌تان از رايانه دروغ مي‌گوييد؟
 • آيا در دنياي واقعي از لحاظ اجتماعي آدمي تنها و منزوي هستيد؟
 • آيا هيجانات و احساساتي که از طريق شبکه‌هاي اجتماعي، بازي‌ها و ... در اينترنت به دست آورده‌ايد جايگزين تجربيات زندگي واقعي شما شده‌اند؟
 • آيا براي استفاده از اينترنت، روابط زندگي واقعي يا کارتان را به مخاطره مي‌اندازيد؟

 اگر پاسخ شما به حداقل پنج پرسش از پرسش‌هاي بالا، مثبت باشد بهتر است براي درمان اعتياد خود به اينترنت به مشاور حرفه‌اي مراجعه کنيد.

 خوشبختانه برخي منابع برخط نيز براي اين منظور وجود دارند

مدیر سایت بازدید : 29 یکشنبه 03 آبان 1394 نظرات (0)

1. روان‌شناسی صنعتی- سازمانی چیست؟ 
این رشته روان‌شناسی به مطالعه رفتار و محیط کار می‌پردازد. روان‌شناسان صنعتی- سازمانی غالباً برای افزایش کارایی محیط کار، انتخاب کارکنان مناسب برای کارهای بخصوص، و تولید آزمون‌های مرتبط به پژوهش می‌پردازند.

2. روان‌شناسان صنعتی- سازمانی چه کار می‌کنند؟ 
روان‌شناسی صنعتی-سازمانی حوزه گسترده‌ای را در بر می‌گیرد. بنابراین روان‌شناسان این حوزه می‌توانند در زمینه‌های مختلفی به کار بپردازند. بسیاری از روان‌شناسان صنعتی- سازمانی در بخش خصوصی به کار اشتغال دارند و به مسائلی از قبیل بهره‌وری کارکنان، آموزش و ارزیابی کارکنان، و منابع انسانی می‌پردازند. برخی دیگر از روان‌شناسان صنعتی- سازمانی در بخش‌های پژوهشی یا دانشگاهی به کار اشتغال دارند. برخی حوزه‌های تخصصی نیز در روان‌شناسی صنعتی- سازمانی وجود دارد که از آن جمله می‌توان به تعامل انسان با رایانه وعوامل انسانی اشاره کرد. فرصت‌های مشاوره نیز برای روانشناسان صنعتی- سازمانی با تجربه موجود می‌باشد.

3. به چه نوع مدرکی نیاز است؟ 
برنامه‌های دانشگاهی متعددی برای کارشناسی (لیسانس) روان‌شناسی صنعتی- سازمانی وجود دارد. افرادی با درجه کارشناسی در این رشته معمولاً در واحدهای منابع انسانی سازمان‌ها به کار مشغول می‌شوند. کسانی که در پی فرصت‌های بهتر شغلی و درآمد بیشتر باشند می‌توانند تحصیلاتشان را تا مقطع کارشناسی ارشد ادامه دهند. برای دارندگان مدرک کارشناسی ارشد در روان‌شناسی صنعتی- سازمانی، فرصت‌های شغلی زیادی وجود دارد. این افراد معمولاً در واحدهای منابع انسانی، مشاوره، بخش دولتی و گاه بخش خصوصی به کار اشتغال دارند. نیاز روز افزون به روان‌شناسان صنعتی- سازمانی باعث شده است که دانشگاه‌های زیادی در سطح جهان به ارائه دوره کارشناسی ارشد این رشته بپردازند. کسانی که دارای درجه دکتری روان‌شناسی صنعتی-سازمانی باشند بالاترین فرصت‌های شغلی و درآمد را خواهند داشت.

4. دیدگاه کاری روان‌شناسان صنعتی- سازمانی چیست؟ 
روان‌شناسان صنعتی- سازمانی به افزایش بهره‌وری و کارایی کارکنان و نیز حفظ و نگهداری آنان در محدوده وسیعی از کسب و کارها کمک می‌کنند. روان‌شناسان صنعتی- سازمانی به شرکت‌ها در پرداختن به مسائلی از قبیل سیاست‌های ضدتبعیض در محیط کار کمک می‌کنند. شرکت‌ها همچنین از تجربه و مهارت روان‌شناسان صنعتی- سازمانی در طراحی، تحلیل و پژوهش در زمینه تولید ابزارهایی برای ارزیابی بازاریابی و تحلیل‌های آماری استفاده می‌کنند.

5. آیا این رشته برای من مناسب است؟ 
پیش از آن که تصمیم بگیرید در رشته روان‌شناسی صنعتی- سازمانی به تحصیل و سپس کار بپردازید، چند عامل را باید در نظر بگیرید. آیا از کارهای پژوهشی لذت می‌برید؟ آیا رابطه‌تان با آمار خوب است؟ اگر پاسختان منفی است، روان‌شناسی صنعتی- سازمانی احتمالاً رشته مناسبی برای شما نیست. کسانی که در بخش دولتی یا خصوصی و موقعیت‌های دانشگاهی کار می‌کنند، زمان قابل ملاحظه‌ای را به امر پژوهش می‌گذرانند. اگر کارکردن رو در رو با افراد را ترجیح می‌دهید، احتمالاً روان‌شناسی بالینی یا روان‌شناسی مشاوره‌ای برای شما مناسب‌تر است. یکی از نکات برجسته درباره روان‌شناسی صنعتی- سازمانی این است که در بردارنده موضوعات و مهارت‌های حوزه‌های مختلف روان‌شناسی است. روان‌شناسی شخصیت، روان‌شناسی اجتماعی، روان‌شناسی تجربی و آمار، برخی از موضوعاتی هستند که روان‌شناسان صنعتی- سازمانی به طور مرتب با آن‌ها سرو کار دارند. اگر شما از پیدا کردن کاربردهای عملی برای پژوهش‌های روان‌شناختی لذت می‌برید، در این صورت روان‌شناسی صنعتی- سازمانی می‌تواند انتخاب مناسبی برای شما باشد.

6. مزایا و معایب کار در این رشته چیست؟

مزایای کار در رشته روان‌شناسی صنعتی- سازمانی

  • فرصت‌های شغلی زیاد با درجه کارشناسی ارشد
  • تنوع شغلی (بخش خصوصی، مشاوره، بخش دولتی، آموزش)
  • امکان کار خصوصی و شغل آزاد

معایب کار در رشته روان‌شناسی صنعتی- سازمانی

  • تغییرات زیاد در پروژه‌ها و کارفرمایان
  • پژوهش غالباً وقت‌گیر و خسته کننده است و ممکن است پژوهشگر را از پا درآورد
  • بسیاری از فرصت‌های شغلی نیازمند داشتن مدرک دکتری هستند
مدیر سایت بازدید : 30 یکشنبه 03 آبان 1394 نظرات (0)

هر انساني شخصيت خاص خودش را دارد. در واقع, اين شخصيت ماست که ما را بدين گونه که هستيم در آورده است. شخصيت ما تقريباً بر تمام جنبه‌هاي زندگي ما اثر گذارست, از انتخاب هايي که براي زندگيمان مي کنيم تا چگونگي تعامل با افراد خانواده و انتخاب دوست و همسر. امَا چه عواملي بر شخصيت ما تأثيرگذارند؟ آيا مي‌توانيم شخصيت مان را تغيير دهيم يا آن که ويژگي‌هاي کلّي شخصيتي در طول زندگي ثابت باقي مي‌مانند؟
 در زير، يافته‌هاي پژوهشگران را در قالب 10 واقعيت جالب درباره شخصيت مي‌خوانيد.
  ترتيب تولّد مي‌تواند بر روي شخصيت اثرگذار باشد
 شما احتمالاً شنيده‌ايد که مي‌گويند بچه اول معمولاً رياست‌طلب يا مسئوليت‌پذير مي‌شود در حالي که بچه آخر فاقد حس مسئوليت و دمدمي‌مزاج است. آيا اين تصاوير کليشه‌اي و قالبي درست هستند؟
 ده‌ها سال است که کتاب‌هاي عاميانه روان‌شناسي به موضوع تاثيرات ترتيب تولّد بر روي شخصيت فرد مي‌پردازند امّا تا همين اواخر شواهد محکمي براي اين گفته‌ها وجود نداشت. چند مطالعه تجربي که اخيراً صورت گرفته نشان داده‌اند که چيزهايي از قبيل ترتيب تولد و اندازه خانواده، در واقع مي‌توانند بر روي شخصيت اثر گذار باشند. حتي در يک مطالعه نشان داده شده که ترتيب تولّد مي‌تواند بر روي انتخاب دوست و شريک عاطفي نيز اثر بگذارد. کساني که بچه اول خانواده هستند تمايل بيشتري براي ارتباط برقرار کردن با کساني که آن‌ها نيز بچه اول هستند نشان داده‌اند و اين وضعيت براي بچه‌هاي وسط و بچه‌هاي آخر نيز صادق بوده است.
 شخصيت تقريباً در طول زندگي پايدار و ثابت است
 براساس مطالعات طولاني و مفصّلي که بر روي شخصيت صورت گرفته است، اغلب بخش‌هاي اصلي و مرکزي شخصيت در طول زندگي پايدار و ثابت مي‌ماند. سه جنبه‌اي که با افزايش سن ما تغيير مي‌کنند عبارتند از سطح اضطراب، رفتار دوستانه و اشتياق به کسب تجربه‌هاي جديد.
 براساس يافته‌هاي پل کاستا جونيور، پژوهشگر حوزه شخصيت، شاهدي وجود ندارد که شخصيت کلّي ما با افزايش سن تغيير مي‌کند. به گفته وي «چيزي که در طول زندگي تغيير مي‌کند نقش و اولويت‌هاي ماست. مردم ممکن است فکر کنند که شخصيت‌شان با افزايش سن تغيير يافته است امّا اين عادت‌ها، توان جسمي، وضعيت سلامتي، مسئوليت‌ها و شرايط آن‌هاست که تغيير کرده نه شخصيت پايه آن‌ها.» 
 ويژگي‌هاي شخصيتي با برخي بيماري‌ها ارتباط دارند
 در گذشته، تعدادي از ويژگي‌هاي مختلف شخصيتي در برخي بيماري‌هاي خاص، دخيل در نظر گرفته مي‌شد. براي نمونه، کينه‌ورزي و پرخاشگري غالبا با بيماري قلبي مرتبط در نظر گرفته مي‌شدند. اشکال کار در اينجا بود که با وجودي که برخي مطالعات چنين ارتباطي را نشان مي‌داد امّا برخي مطالعات ديگر گاهي اوقات نشانگر چنين ارتباطي نبود.
 اخيراً پژوهشگران از يک روش آماري به نام فراتحليل (meta-analysis) براي ارزيابي مجدّد پژوهش‌هاي قبلي در مورد ارتباط بين شخصيت و بيماري استفاده کرده‌اند. براين اساس، ارتباط بين ويژگي‌هاي شخصيت روان رنجور (نوروتيک) با پنج بيماري سردرد، آسم، التهاب مفاصل (آرتريت)، زخم دستگاه گوارش و بيماري قلبي کشف شد. اين ارتباط پيش از اين مشخص نشده بود.
 براساس يک مطالعه ديگر، کمرويي ممکن است با طول عمر کوتاه‌تر ارتباط داشته باشد.
  حيوانات داراي شخصيت‌هاي متفاوتي هستند
 آيا هرگز به اين فکر کرده‌ايد که حيوان مورد علاقه شما داراي شخصيتي است که آن را به کلي يگانه و منحصر به فرد مي‌سازد؟ پژوهشگراني که بر روي حيوانات پژوهش مي‌کنند دريافته‌اند که تمام حيوانات (از عنکبوت گرفته تا پرندگان تا فيل‌ها) داراي شخصيت خاص خود، به همراه ترجيحات، رفتارها و خصلت‌هايي هستند که در طول زندگيشان پايدار باقي مي‌ماند.
 با وجودي که انتقادات چندي بر اين گونه پژوهش‌ها وجود دارد و آن‌ها را نوعي انسان‌انگاري يا نسبت دادن ويژگي‌هاي انسان به حيوانات مي‌دانند امّا پژوهشگران شخصيت حيوانات توانسته‌اند الگوهاي رفتاري سازگار و يکنواختي را شناسايي کنند که به طور تجربي قابل اندازه‌گيري و آزمايش مي‌باشند.
 پژوهش‌هاي جديد مي‌گويد که پنج ويژگي اصلي و پايه‌اي شخصيتي وجود دارد
 در گذشته، پژوهشگران بر سر اين که چند ويژگي اصلي شخصيتي وجود دارد اختلاف نظر داشتند. پژوهشگران اوليه نظير آلپورت 4000 ويژگي شخصيتي متفاوت را پيشنهاد مي‌کردند، در حالي که پژوهشگران ديگري نظير ريموند کاتل معتقد بودند که اين تعداد برابر 16 است. امروزه، بسياري از پژوهشگران شخصيت از «نظريه پنج عاملي شخصيت» پشتيباني مي‌کنند.
 اين نظريه، پنج بعد شخصيتي مختلف که تشکيل دهنده شخصيت انسان هستند را چنين توصيف مي‌کنند:
 1- برون‌گرايي 
2- خوشايندي (مقبوليت)
3- وظيفه‌شناسي (وجدان)
4- تهييج‌پذيري 
5- آزاد انديشي 
 شخصيت بر اولويت‌هاي شخصي تأثيرگذار است
ممکن است از شنيدن اين که شخصيت شما مي‌تواند تأثير کاملي بر اولويت‌هاي شخصي شما داشته باشد، زياد تعجب نکنيد امّا حتماً از فهميدن اين که ميزان اين تأثير چقدر گسترده است، شگفت‌زده خواهيد شد. شخصيت منحصر به فرد و يگانه شما، از انتخاب دوست گرفته تا علاقه‌مندي به يک نوع موسيقي خاص، تقريباً بر هر انتخابي که در زندگي روزمره‌تان مي‌کنيد تأثيرگذار است.
 براي مثال، با وجودي که شما ممکن است به خود بباليد که قبل از پشتيباني از هر نامزدي در انتخابات، تمام جنبه‌هاي مختلف را به دقت در نظر مي‌گيريد، امّا پژوهش‌ها نشان مي‌دهد که شخصيت شما نقش مهمي در اولويت‌هاي سياسي دارد. براساس مطالعه‌اي که توسط پژوهشگران دانشگاه تورنتو صورت گرفته است، افرادي که خود را محافظه‌کار مي‌دانند از نظر يکي از ويژگي‌هاي شخصيتي به نام «نظم و ترتيب» از ديگران بالاترند، در حالي که کساني که خود را ليبرال مي‌دانند از نظر احساس يگانگي و همدلي بالاتر از ديگران قرار دارند.
 پژوهشگران معتقدند که اين نيازهاي شخصيتي نهفته براي حفظ نظم و ترتيب يا بيان همدلي، مي‌تواند تأثيري قوي بر اولويت‌هاي سياسي فرد داشته باشد.
 مردم مي‌توانند براساس شرح حال (پروفايل) شما در فيس‌بوک، شخصيت‌تان را به طور دقيق مورد قضاوت قرار دهند 
هنگامي که به هويت برخط (آن‌لاين) افراد فکر مي‌کنيد، ممکن است تصوّر کنيد که اغلب مردم سعي مي‌کنند که گونه ايده‌آلي از خودِ واقعي‌شان را نشان دهند. واقعيت اين است که در دنياي برخط، افراد اطلاعاتي که مي‌خواهند منتشر سازند را با دقت و وسواس بيشتري از حالت عادي انتخاب و گزينش مي‌کنند. مثلاً شما بهترين و جذاب‌ترين عکس خودتان را براي ارسال انتخاب مي‌کنيد و يا مي‌توانيد هرگونه اظهارنظري را قبل از اعلام، ويرايش کنيد و مورد تجديد نظر قرار دهيد. با کمال تعجّب، يک مطالعه نشان مي‌دهد که شرح‌حال‌هاي فيس‌بوک ابزار خيلي خوبي براي انتقال دادن شخصيت «واقعي» شما هستند.
 در اين مطالعه، پژوهشگران پرونده 236 دانشجوي آمريکايي را مورد بررسي قرار دادند. شرکت‌کنندگان همچنين پرسشنامه‌اي را که براي ارزيابي ويژگي‌هاي شخصيتي شامل برون‌گرايي، خوشايندي، وظيفه‌شناسي، تهييج‌پذيري و آزادانديشي طراحي شده بود تکميل کردند. سپس پژوهشگران، شخصيت شرکت‌کنندگان را براساس شرح‌حال برخط‌شان مورد ارزيابي قرار دادند و نتايج آن را با نتايجي که از پرسشنامه‌ها به دست آمده بود مقايسه کردند. پژوهشگران دريافتند که شخصيت افراد براساس شرح‌حال فيس‌بوک‌شان به طور دقيق قابل شناسايي بوده است. 
عوامل متعددي مي‌توانند در اختلالات شخصيت نقش داشته باشند
 تخمين زده مي‌شود که 10 تا 15 درصد افراد بالغ در آمريکا، نشانه‌هايي از حداقل يکي از اختلالات شخصيت را تجربه کرده باشند. پژوهشگران تعدادي از عواملي را که مي‌توانند در بروز اختلالات مختلف شخصيت، نظير اختلال روان‌رنجوري وسواسي و اختلال شخصيت مرزي نقش داشته باشند، شناسايي کرده‌اند.
 اين عوامل عبارتند از:
 • عوامل ژنتيکي
 • رابطه با همتايان
 • حساسيت بال
ا • خشونت کلامي
 • آسيب‌هاي دوران کودکي
 ويژگي‌هاي اصلي شخصيت نادرند
 گوردون آلپورت، روان‌شناس، «ويژگي‌هاي اصلي شخصيت» را ويژگي‌هايي توصيف کرده است که بر زندگي فرد سلطه دارند به حدّي که آن فرد غالباً با آن ويژگي شناخته مي‌شود. البته اين ويژگي‌ها نادرند. در بسياري موارد، افراد آنقدر به خاطر آن ويژگي معروف مي‌شوند که اسم واقعيشان مترادف آن نوع شخصيت مي‌شود. براي نمونه، منشاء اين اصطلاحات را در نظر بگيريد: فرويدي، ماکياولي، دون‌ژوان و ....
 امّا در مورد اغلب قريب به اتفاق مردم، شخصيت تشکيل شده است از ترکيبي از ويژگي‌هاي اصلي و ويژگي‌هاي ثانويه. ويژگي‌هاي اصلي آن‌هايي هستند که پايه‌هاي اصلي شخصيت را مي‌سازند، در حالي که ويژگي‌هاي ثانويه به اولويت‌ها، نگرش‌ها و رفتارهاي وضعيتي ارتباط دارند.
 حيوان خانگي شما مي‌تواند اطلاعاتي از شخصيت شما را آشکار سازد
 آيا خودتان را بيشتر طرفدار سگ مي‌دانيد يا گربه؟ براساس يک مطالعه، پاسخ شما به اين پرسش مي‌تواند اطلاعات مهمي درباره شخصيت شما را آشکار سازد.
 در مطالعه‌اي که بر روي 4500 نفر صورت گرفته است، پژوهشگران از شرکت‌کنندگان پرسيده‌اند که خود را بيشتر دوستدار سگ مي‌دانند يا گربه. اين افراد همچنين پرسشنامه‌اي را تکميل کرده‌اند که به منظور ارزيابي و اندازه‌گيري ويژگي‌هاي اصلي شخصيت نظير برون‌گرايي، خوشايندي، وظيفه‌شناسي، تهييج‌پذيري و آزاد انديشي طراحي شده بود.
 پژوهشگران دريافتند که کساني که خود را دوستدار سگ معرفي کرده‌اند، بيشتر برون‌گرا و علاقه‌مند به خوشحال کردن ديگران هستند، در حالي که کساني که خود را دوستدار گربه توصيف کرده‌اند، بيشتر درون‌گرا و محتاط مي‌باشند.
 به گفته سام گوسلينگ، روان‌شناس دانشگاه تگزاس، اين نتايج مي‌تواند تأثير مهمي در حوزه «حيوان درماني» داشته باشد. درمانگر پس از مشخص ساختن ويژگي‌هاي شخصيتي بيمار مي‌تواند نگهداري حيواناتي که بيشتر با شخصيت او تطبيق دارند را توصيه نمايد

مدیر سایت بازدید : 24 یکشنبه 03 آبان 1394 نظرات (0)

 

 
 
  خواب‌ها مى‌توانند جالب، هيجان‌انگيز، وحشتناک و يا صرفاً عجيب و غريب و غيرعادى باشند. در اين مقاله با ١٠ واقعيت درباره خواب که توسط پژوهشگران کشف شده است آشنا مى‌شويم.
 ١- همه خواب مى‌بينند
 مردها خواب مى‌بينند. زن‌ها خواب مى‌بينند. حتى بچه‌ها خواب مى‌بينند. همه ما خواب مى‌بينيم، حتى کسانى که ادعا مى‌کنند که خواب نمى‌بينند هم خواب مى‌بينند. در واقع، پژوهشگران دريافته‌اند که افراد معمولاً هر شب چند بار خواب مى‌بينند که هر کدام بين ٥ تا ٢٠ دقيقه طول مى‌کشد. بنابراين، در يک طول عمر معمولى، افراد به طور ميانگين شش سال را صرف خواب ديدن مى‌کنند!
 ٢- امّا اغلب خواب‌ها فراموش مى‌شوند
 براساس برآوردهاى صورت گرفته توسط آلن هابسون، پژوهشگر خواب، در حدود ٩٥ درصد خواب‌ها کوته زمانى پس از بيدار شدن، فراموش مى‌شوند. چرا به ياد آوردن خواب‌ها دشوار است؟ براساس يک نظريه، تغييراتى که در مغز در خلال خوابيدن اتفاق مى‌افتد از پردازش و ذخيره‌سازى اطلاعات که براى شکل دادن حافظه مورد نياز است، پشتيبانى نمى‌کند. اسکن مغزى از افراد به هنگام خواب نشان داده است که قطعه پيشانى، ناحيه‌اى که نقشى کليدى در شکل دادن حافظه بازى مى‌کند، در خلال خواب REM (حرکات سريع چشم)، يعنى مرحله‌اى که خواب ديدن اتفاق مى‌افتد، غيرفعال است.
 ٣- همه خواب‌ها رنگى نيستند
 با وجودى که در حدود ٨٠ درصد خواب‌ها رنگى هستند امّا درصد کمى از افراد ادعا مى‌کنند که فقط خواب‌هاى سياه و سفيد مى‌بينند. در يک مطالعه، افرادى که در حال خواب ديدن بودند را از خواب بيدار مى‌کردند و از آ‌نها مى‌خواستند که از يک طيف رنگ، رنگى که مطابق با خوابشان بوده را انتخاب کنند. بيشترين رنگى که انتخاب شد، رنگ‌هاى روشن و ملايم بودند.
 ٤- خواب زن‌ها و مردها متفاوت است
 پژوهشگران به تفاوت‌هايى بين محتواى خواب‌هاى زن‌ها و مردها پى برده‌اند. در يک مطالعه، چنين نتيجه‌گيرى شده است که مردها بيشتر از زن‌ها خواب‌هايى درباره پرخاشگرى مى‌بينند. براساس گفته‌هاى ويليام دامهوف، پژوهشگر خواب، زن‌ها خواب‌هاى طولانى‌تر و با شخصيت‌ها و اشخاص بيشتر مى‌بينند. در ارتباط با شخصيت‌هايى که نوعاً در خواب‌ها ظاهر مى‌شوند، در خواب مردها تعداد شخصيت‌هاى مرد دو برابر تعداد زن‌هاست در حالى که زن‌ها درباره هر دو جنسيت تقريباً به طور برابر خواب مى‌بينند.
 ٥- حيوانات هم احتمالاً خواب مى‌بينند
 آيا تا کنون سگ يا گربه‌اى را ديده‌ايد که پا يا دمش را در هنگام خواب تکان مى‌داده است؟ هر چند با اطمينان نمى‌توان در اين مورد صحبت کرد اما پژوهشگران معتقدند که حيوانات نيز احتمالاً خواب مى‌بينند. حيوانات نيز مانند انسان‌ها، مراحل خواب شامل چرخه‌هاى REM و NREM را طى مى‌کنند. در يک مطالعه، به گوريلى چند نماد به عنوان ابزار ارتباطى آموخته شد. در يک مقطع، گوريل علامت «شکل خواب» را انتخاب کرد و اين احتمالاً نشانگر اين بود که تجربه خواب ديدن داشته است.
 ٦- شما مى‌توانيد خواب‌هايتان را کنترل کنيد
 خواب روشن خوابى است که شما با وجودى که هنوز در حال خواب هستيد اما از اين که داريد خواب مى‌بينيد آگاهى داريد. در خلال اين نوع خواب، شما مى‌توانيد غالباً محتواى خوابتان را کنترل يا هدايت کنيد. تقريباً نيمى از مردم مى‌توانند به ياد آورند که حداقل يکبار چنين خوابى را تجربه کرده‌اند و برخى افراد به دفعات چنين تجربه‌اى را داشته‌اند. 
٧- هيجانات منفى در خواب‌ها متداول‌ترند
 در طول يک دوره چهل ساله، کاليون هال، پژوهشگر، بيش از ٥٠ هزار خواب را از دانشجويان دانشکده ثبت کرد. اين گزارش‌ها در خلال دهه ١٩٩٠ توسط يکى از دانشجويان هال به نام ويليام دامهوف در دسترس عموم قرار گرفت. گزارش خواب‌ها نشان داد که بسيارى از هيجانات از جمله شادى، لذت و ترس در خواب‌ها وجود داشته است. متداول‌ترين هيجانى که در خواب‌ها وجود داشته اضطراب بوده و به طور کلّى هيجانات منفى بسيار بيشتر از هيجانات مثبت بوده است.
 ٨- نابينايان نيز خواب مى‌بينند با وجودى که کسانى که قبل از پنج سالگى بينائيشان را از دست داده‌اند، در دوران بزرگسالى خواب‌هاى تصويرى نمى‌بينند امّا هنوز خواب مى‌بينند. عليرغم فقدان تصاوير، خواب افراد نابينا به همان پيچيدگى و روشنى افراد بيناست. خواب افراد نابينا به جاى حس تصويرى، معمولاً شامل اطلاعاتى از ديگر حواس نظير صوت، لمس، مزه، شنوايى و بويايى است.
 ٩- در هنگام خواب ديدن، عضلاتتان فلج هستند
 مشخصه خواب REM، مرحله‌اى که خواب ديدن در خلال آن اتفاق مي‌افتد، فلج عضلانى است. چرا؟ اين پديده، فقدان کشيدگى طبيعى عضلانى در خواب نام دارد و شما را از حرکت و نقش بازى کردن در خواب‌هايتان به هنگام خوابيدن باز مى‌دارد. اساساً به دليل آن که نورون‌هاى حرکتى تحريک نمى‌شوند، بدن شما حرکت نمى‌کند.

 در برخى موارد، اين فلج عضلانى حتى تا ١٠ دقيقه پس از بيدار شدن نيز ادامه مى‌يابد. وضعيتى که به آن فلج خواب مى‌گويند. آيا تا کنون برايتان پيش آمده که وسط يک خواب وحشتناک از خواب پريده باشيد و ببينيد که قادر به حرکت نيستيد؟ با وجودى که اين تجربه ترسناکى است امّا به عقيده متخصصان کاملاً عادى است و تنها چند دقيقه طول مى‌کشد تا کنترل عادى عضلانى باز گردد.
 ١٠- بسيارى از خواب‌ها عموميت دارند با وجودى که خواب‌ها غالباً به شدّت تحت تأثير تجربيات فردى ما هستند امّا پژوهشگران دريافته‌اند که برخى موضوعات در بين فرهنگ‌هاى مختلف، بسيار مشترکند. براى مثال، آدم‌ها در سراسر دنيا غالباً خواب‌هايى درباره تحت تعقيب بودن، مورد حمله قرار گرفتن و يا پرت‌شدن مى‌بينند. خواب‌هاى مشترک ديگر شامل رويدادهاى مدرسه، احساس يخ‌زدگى و بى‌حرکتى، دير رسيدن، پرواز و عريان بودن در بين جمع مى‌باشد. 

ترجمه: کلينيک الکترونيکي روان‌يار

 منبع
 

* Facts About Dreams\", Kendra Cherry, 
http://psychology.about.com

مدیر سایت بازدید : 27 یکشنبه 03 آبان 1394 نظرات (0)

5 راه برای خانه تکانی مغز

 
 
 

بهار فصل بیدارشدن و تجدید حیات طبیعت است. انسان‌ها نیز معمولاً با الهام از این امر به «خانه تکانی» خانه‌هایشان می‌پردازند تا همه چیز تازه‌تر و تمیزتر به نظر آید. همان‌گونه که بازآرایی کمدها، کشوها و گنجه‌ها کمک می‌کند تا انرژی تازه‌ای بگیرید، پاک کردن و «خانه تکانی» مغز و ذهن‌تان نیز کمک می‌کند تا فصل تازه را با انرژی و انگیزۀ بهتری آغاز کنید. 
 در زیر، 5 راه ساده برای این کار پیشنهاد می‌گردد. 

 1- خواب خوب و مناسب در شب 
 خواب خوب شبانه نه تنها حس تازگی در شما به جای می‌گذارد بلکه داشتن خواب منظم برای سلامت مغز نیز بسیار اهمیت دارد. مطالعات نشان داده است که خواب خوب و منظم باعث تقویت حافظه می‌شود. در یک مطالعه حتی نشان داده شده است که خوابیدن پس از آن که چیز تازه‌ای یاد گرفته باشید، به تغییرات واقعی در مغز و یادسپاری بهتر می‌انجامد. آیا مایلید مزایای مهم دیگری از خواب را بدانید؟ پژوهش‌ها نشان داده‌اند که کسانی که خواب خوبی ندارند کمتر می‌توانند با استرس مقابله کنند و کم‌خوابی مزمن حتی می‌تواند باعث چاقی شود. در مطالعۀ دیگری نشان داده شده است که کم‌خوابی می‌تواند باعث آسیب‌های ماندگار مغزی و از بین بردن سلول‌ها در نواحی مهم مغز گردد. بنابراین اگر می‌خواهید مغزتان را شاداب و تر و تازه کنید، با خواب و استراحت خوب شبانه آغاز کنید. 
 2- ورزش 
 همه می‌دانیم که ورزش مزایای گسترده‌ای دارد امّا پژوهش‌ها به نحو فزاینده‌ای نشان می‌دهند که تناسب اندام فیزیکی، نقشی اساسی برای سلامت حال و آیندۀ مغز دارد. یک مطالعۀ جدید نشان داده است که تناسب اندام در سن 25 سالگی با توانایی‌های شناختی بهتر در میان سالی ارتباط دارد. مطالعۀ دیگری آشکار ساخته است که افرادی که در میان سالی تناسب اندام ضعیفی داشته‌اند، نسبت به کسانی که در 40 سالگی دارای تناسب اندام بوده‌اند، مقدار بیشتری از حافظۀ خود را در کهنسالی از دست داده‌اند. 
 ورزش با شکل‌گیری سلّول‌های تازه در مغز نیز ارتباط دارد. در آزمایشگاه، خرگوش‌هایی که تمرین جسمی داشتند نه تنها سلّول‌های تازه‌ای در مغزشان رشد کرد بلکه نسبت به خرگوش‌های بی‌تحرک باهوش‌تر هم بودند. مطالعات دیگری نیز نشان داده است که ورزش افراد را باهوش‌تر می‌کند. افرادی که به‌طور مرتب ورزش می‌کنند نتایج بهتری در آزمون‌های ذهنی به دست می‌آورند، حافظۀ بهتری دارند و دارای تمرکز بیشتری می‌باشند. 
 3- تغذیه مناسب 
 رژیم غذایی سالم، علاوه بر تناسب اندام، به داشتن ذهن سالم نیز کمک می‌کند. بعضی کمبودهای غذایی، مانند کمبود ویتامین ب 12، باعث به هم ریختگی ذهنی و مشکلات حافظه می‌گردد. اسیدهای چرب نیز برای عملکرد مناسب مغز، ضروری هستند زیرا به محافظت از مغز و اکسیژن‌رسانی کمک می‌کنند. ماهی، میوه‌های مغزدار (گردو، فندق، پسته، ...) و دانه‌ها منابع خوبی برای این اسیدهای چرب هستند. 
 4- مدیتیشن 
مردم غالباً به اشتباه فکر می‌کنند که مدیتیشن فقط برای آرامش یافتن است. در حالی که پژوهش‌های گوناگونی نشان داده‌اند که مدیتیشن تأثیرات مهمی بر ذهن و بدن دارد. از جملۀ این تأثیرات می‌توان به کاهش استرس، بهبود حافظه، خواب بهتر و توجه و تمرکز بهتر اشاره کرد. یک مطالعه نشان داده است که مغز در خلال مدیتیشن قادر است انواع خاصی از اطلاعات را بهتر پردازش کند و این که رها کردن ذهن در خلال مدیتیشن یکی از بهترین شیوه‌های کاهش استرس و افزایش تمرکز است. هم اکنون در آمریکا 20 میلیون نفر مدیتیشن می‌کنند.
 
 5- مدیریت استرس 
 استرس می‌تواند هم ذهن و هم بدن شما را از فعالیت منظم و مناسب بیندازد. می‌تواند حافظۀ شما را مختل سازد، سیستم ایمنی شما را از کار بیندازد و خواب خوب شبانه را دشوار سازد. خوشبختانه راه‌هایی برای تنظیم سطح استرس و مدیریت بهتر استرس‌هایی که در طول روز با آن مواجه می‌شویم وجود دارد. ابتدا باید به تناسب زندگی خود، یک برنامۀ رهایی از استرس برای خود تنظیم کنید. باید منابع استرس‌زا را تعیین کنید و به کارهایی بیندیشید که می‌توانید برای به حداقل رساندن یا کنار آمدن با آن فشارها در پیش بگیرید. همچنین می‌توانید از بعضی روش‌های سریع رهایی از استرس مانند تمرینات تنفسی و مدیتیشن بهره بگیرید. 
 

مدیر سایت بازدید : 31 شنبه 29 فروردین 1394 نظرات (0)
1- روان‌شناسی بالینی چیست؟ 
روان‌شناسی بالینی با معاینه، تشخیص، درمان و جلوگیری از اختلالات ذهنی سروکار دارد. با وجودی که روان‌شناسان بالینی غالباً در مراکز درمانی و بهداشتی کار می‌کنند امّا پزشک نیستند و دارو تجویز نمی‌کنند. روان‌شناسی بالینی بزرگترین حوزه در بین حوزه‌های روان‌شناسی است. 
روان‌شناسی بالینی خود دارای چند رشته  تخصصی است که از آن میان می‌توان به سلامت روانی کودکان، سلامت روانی بزرگسالان، اختلالات هیجانی، سوء مصرف دارو، ناتوانی‌های یادگیری و روان‌شناسی سلامت اشاره کرد.

2- روان‌شناسان بالینی چکار می‌کنند؟ 
روان‌شناسان بالینی غالباً در بیمارستان‌ها، بخش خصوصی یا نهادهای دانشگاهی کار می‌کنند. آن‌ها روش‌های عملی و رویکردهای نظری متعددی را فرا گرفته‌اند. برخی از آنان در درمان اختلالات خاصی تخصص دارند. درمان بعضی از جدّیترین اختلالات روانی از قبیل اسکیزوفرنی و افسردگی بر عهده  روان‌شناسان بالینی است. 
روان‌شناسان بالینی علاوه بر کار کردن با بیماران، باید سابقه و پرونده  معاینه، تشخیص و اهداف درمانی بیمار را نگهداری کنند. این پرونده به پیگیری روند پیشرفت درمان کمک می‌کند.

3- روان‌شناسان بالینی به چه مدرکی نیاز دارند؟ 
هر چند برخی افراد با مدرک کارشناسی ارشد نیز به کار می‌پردازند امّا اغلب فرصت‌های شغلی نیازمند مدرک دکتری در روان‌شناسی بالینی می‌باشند. در برخی از دوره‌های تحصیلات تکمیلی روان‌شناسی بالینی، فارغ‌التحصیلان رشته‌های دیگر هم پذیرفته می‌شوند امّا غالباً توصیه می‌شود که دانشجویان قبل از شروع دوره  تحصیلات تکمیلی در روان‌شناسی بالینی، مدرک کارشناسی خود را در رشته  روان‌شناسی بگیرند.

4- رشته  روان‌شناسی بالینی برای چه کسانی مناسب است؟ 
روان‌شناسان بالینی نیاز به مهارت بسیار زیادی درارتباطات انسانی دارند. داشتن خلاقیت و ابتکار در انتخاب رویکردها و برنامه‌های درمانی نیز اهمیت بسزایی دارد.

5- مزایا

  • کمک به دیگران برای غلبه بر مشکلاتشان می‌تواند بسیار ارضاءکننده باشد.
  • نیازهای و چالش‌های متفاوت هر بیمار، روان‌شناس بالینی را وامی دارد که در جستجوی راه حل‌های ابتکاری و خلاقانه برآید.
  • امکان کار خصوصی وجود دارد.

6- معایب

  • احتمال فشار کاری زیاد به دلیل طبیعت و ماهیت دشوار درمان.
  • سروکار داشتن با بیماران پرتوقع، اهل جرو بحث و از نظر روانی ناپایدار.
  • صرف وقت زیاد برای هر بیمار.

ترجمه:  کلینیک الکترونیکی روان‌یار

منبع

"Clinical Psychology", Kendra Van Wagner, 2007.
http://psychology.about.com

مقالات مرتبط

خاستگاه روان‌شناسی 
مهم‌ترین مکاتب فکری در روان‌شناسی 
روان‌شناسی و رشته‌های آن

 
مدیر سایت بازدید : 46 شنبه 29 فروردین 1394 نظرات (1)

راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی، ویرایش چهارم (DSM-IV) برای تشخیص بیماری‌های روانی مورد استفاده روان‌شناسان و روان‌پزشکان قرار می‌گیرد. این راهنما توسط انجمن روان‌پزشکی آمریکا به چاپ رسیده و تمام رده‌های مختلف اختلالات روانی هم در بزرگسالان و هم در مورد کودکان، پوشش می‌دهد. این راهنما یک راهنمای نظری نیست و عمدتاً بر روی تشریح و توصیف نشانه‌های بیماری، آمارهای مربوط به این که کدام جنس بیشتر در معرض آن بیماری قرار دارد، سن متداول ظهور بیماری، تاثیرات درمان و رویکردهای متداول درمانی، تمرکز دارد. 
ویرایش کنونی راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی در سال 1994 چاپ شده و بیش از 250 اختلال روانی را فهرست کرده است. (یک نسخه بروز رسانی شده، به نام DSM-IV TR در سال 2000 چاپ شد که حاوی ویرایش‌های جزئی در توصیف اختلالات است.) کسانی که در حوزه سلامت روان کار می‌کنند از این راهنما برای درک بهتر نیازهای بالقوه بیمار و نیز برای ارزیابی و تشخیص بیماری استفاده می‌کنند. 
DSM-IV دارای پنج بُعد مختلف است. این رویکرد چند محوری به روان‌شناسان و روان‌پزشکان اجازه می‌دهد که ارزیابی جامع‌تری از سطح کارکرد بیمار به دست آورند زیرا بیماری‌های روانی غالباً بر روی حوزه‌های مختلف زندگی تاثیر می‌گذارند.

•  محور 1: نشانه‌های بالینی 
این محور به توصیف نشانه‌های بالینی که باعث اختلال و آسیب عمده می‌شوند می‌پردازد. اختلالات در رده‌های مختلف گروه‌بندی شده‌اند، شامل اختلالات سازگاری، اختلالات اضطراب و اختلالات نافذ مربوط به رشد.

•  محور 2: عقب‌ماندگی ذهنی و شخصیتی 
این محور به توصیف مشکلات بلندمدّتی که براثر اختلالات محور 1 پیش می‌آید می‌پردازد. اختلالات شخصیتی باعث مشکلات عمده در ارتباط بیمار با جهان پیرامون می‌گردد و شامل اختلالات شخصیت ضد اجتماعی واختلال شخصیت نمایشی می‌باشد. مشخصه عقب‌ماندگی ذهنی، اختلال و آسیب عقلانی و کمبود در سایر زمینه‌ها نظیر حفظ خود و مهارت‌های درون فردی است.

•  محور 3: شرایط پزشکی 
این محور شامل شرایط جسمی و پزشکی است که می‌توانند بر اختلالات محورهای 1 و 2 تاثیرگذارند یا آن‌ها را بدتر کنند. به عنوان مثال می‌توان از ایدز و ضایعه‌های مغزی نام برد.

•  محور 4: مشکلات محیطی و روانی-اجتماعی 
این محور به توصیف مشکلات محیطی و اجتماعی که می‌توانند بر اختلالات محورهای 1 و 2 تاثیر بگذارند، می‌پردازد. از جمله این مشکلات می‌توان به بیکاری، جابجایی، طلاق یا مرگ عزیزان اشاره کرد.

•  محور 5: ارزیابی کلّی کارکرد 
این محور به روان درمانگر اجازه می‌دهد تا سطح کلّی کارکرد بیمار را ارزیابی کند. روان درمانگر براساس این ارزیابی به درک بهتری نسبت به چگونگی کنش متقابل چهار محور دیگر و اثرات آن‌ها بر زندگی فرد دست می‌یابد. 
با وجودی که DSM-IV ابزار مهمی است امّا ذکر این نکته اهمیت دارد که تنها آن‌هایی که آموزش تخصصی دیده و دارای تجربه کافی باشند صلاحیت تشخیص و درمان بیماری‌های روانی را دارند.

ترجمه: کلینیک الکترونیکی روان‌یار

منبع

"What Is the DSM-IV?", Kendra Van Wagner, 
http://psychology.about.com

 
مدیر سایت بازدید : 24 شنبه 29 فروردین 1394 نظرات (0)

همه ما در برخی زمان‌ها به دلایل مختلف با مشکل خواب روبرو می‌شویم. نداشتن خواب کافی می‌تواند به افسردگی و سایر ناراحتی‌های عصبی بیانجامد. امّا جای نگرانی نیست! با انجام توصیه‌های ساده زیر می‌توانید بر مشکل خواب خود غلبه کنید.

1.  هر روز، حتی تعطیلات آخر هفته، سر یک ساعت به تختخواب بروید و سر یک ساعت از خواب برخیزید. 
ما انسان‌ها اسیر عادت هستیم و خواب نیز از آن مستثنی نیست. با رعایت مداوم ساعت خواب و ساعت برخاستن، بدن خود را عادت می‌دهیم که از الگوی منظمی برای خواب پیروی کند. این کار به نوبه خود به ساعت طبیعی بدن ما اجازه می‌دهد تا به خواب رفتن و در خواب ماندن ما کمک کند.

2.  اتاق خوابتان باید، ساکت، تاریک، خنک و راحت باشد. 
مطالعات نشان می‌دهند که محیط خنک، مساعدترین محیط برای خواب است. با حذف نور و صداهای اضافی، عواملی که می‌توانند موجب بیداری شما گردند را به حداقل برسانید. به علاوه، اتاق خواب باید مکان آرامش‌بخشی باشد، نه منبع استرس.

3. اتاق خواب برای خوابیدن است، نه برای تلویزیون تماشا کردن یا کار کردن. 
بعضی از ماها اتاق خوابمان را به صورت اتاق چند منظوره در می‌آوریم. تمام وسایل الکترونیکی باید از اتاق خواب بیرون برده شوند. تلویزیون، کامپیوتر، تلفن، سیستم‌های بازی و انواع این گونه وسایل، مانع و مخل خواب هستند. آن‌ها را به اتاق خوابتان راه ندهید و از آن‌ها در فاصله کوتاهی قبل از به رختخواب رفتن استفاده نکنید. حتی نور مختصری از زیر در می‌تواند مغز شما را به این فکر بیاندازد که هنگام بیدار شدن است.

4.  از مصرف کافئین، الکل و نیکوتین، 4 تا 6 ساعت قبل از خواب بپرهیزید. 
کافئین در بسیاری خوراکی‌ها مثل قهوه، چای، نوشابه و شکلات وجود دارد. کافئین یک مادّه محرک است و شما را بیدار نگاه می‌دارد. نیکوتین نیز خواب شما را دچار اختلال می‌سازد. و بر خلاف عقیده عموم، الکل هم در واقع خواب را بدتر می‌سازد. الکل ممکن است شما را خواب‌آلود کند امّا بین مراحل خواب فاصله می‌اندازد و باعث برهم زدن خواب می‌گردد.

5.  چرت نزنید. 
هر چه بیشتر بیدار بمانید، بیشتر می‌خواهید که به خواب بروید. با چرت زدن، این تمایل به خواب تشدید می‌شود امّا چرت زدن مانع از آن می‌شود که شما بتوانید بعداً به راحتی به خواب بروید. افراد بزرگسال باید یک خواب یکپارچه در شب داشته باشند و نیازی به چرت‌زدن اضافی ندارند. اگر علیرغم خواب کافی در شب، هنوز خواب آلودگی و تمایل به چرت‌زدن در روز وجود داشته باشد، ممکن است نشانه اختلال خواب باشد و به بررسی بیشتر نیاز داشته باشد.

6.  هر روز ورزش کنید امّا نه در فاصله 4 ساعت مانده به زمان خواب. 
فعال بودن و انرژی مصرف کردن روزانه، بهترین شیوه برای اطمینان از خواب خوب در شب است. امّا ورزش کردن در فاصله زمانی نزدیک به زمان خواب، باعث مشکلاتی در به خواب رفتن می‌گردد زیرا موتور بدن شما هنوز خاموش نشده است.

7.  15 دقیقه قبل از خواب به فعالیت‌های آرام و سبک مثل مطالعه بپردازید. 
همان طور که بچه‌ها را برای خواب آماده می‌کنیم، خود ما نیز به آداب و تشریفاتی قبل از به بستر رفتن نیاز داریم تا از نظر ذهنی برای خوابیدن آماده شویم. این آداب باید شامل فعالیت‌های آرام و سبک نظیر مطالعه، شنیدن موسیقی‌های آرامش‌بخش و یا حتی دوش گرفتن باشد.

8.  اگر خوابتان نمی‌برد، در رختخواب تقلا نکنید. 
معمولاً افرادی که در به خواب رفتن مشکل دارند، درون رختخواب به خود می‌پیچند و سعی می‌کنند به زور، خواب را به چشمانشان بیاورند. با تکرار این کار، در شب‌های متوالی، تختخواب در ذهن ما با اضطراب ناشی از ناتوانی در به خواب رفتن پیوند می‌خورد. اگر ظرف 15 دقیقه نتوانستید به خواب روید، از رختخواب بیرون آئید و به مکان آرام دیگری رفته و دراز بکشید تا هنگامی که احساس کنید برای خوابیدن آماده شده‌اید. سپس به رختخواب بازگردید و بخوابید.

9.  از خوردن و آشامیدن، چند ساعت قبل از رفتن به رختخواب بپرهیزید. 
تپش قلب، برگشت اسید معده و نیاز به چند بار برخاستن و ادرار کردن، همگی باعث از بین بردن یک خواب خوب می‌گردند. با نخوردن و نیاشامیدن، چند ساعت قبل از به رختخواب رفتن، می‌توانید از این مشکلات اجتناب کنید.

10.  برای خوابتان اولویت قایل شوید. 
وابتان را فدای فعالیت‌های دیگر نکنید. مهم‌ترین توصیه‌ای که می‌توان کرد این است که بدن شما به خواب نیاز دارد. ما غالباً هنگامی که فعالیت‌های روزانه بیش از حدّ مورد انتظار به طول می‌کشند از خوابمان می‌زنیم. به علاوه، فعالیت‌های دلپذیری مانند ملاقات دوستان، تماشای تلویزیون، کار با اینترنت، میهمانی رفتن و نظایر آن‌ها اگر جلویشان را نگیریم به راحتی و سرعت می‌توانند زمان خواب ما را بر هم بزنند. داشتن زمان‌بندی برای خواب و حفظ و مراعات آن، صرفنظر از آنچه در روز گذشته است، بسیار اهمیت دارد.

ترجمه: کلینیک الکترونیکی روان‌یار

منبع

"Top 10 ways to Get a Better Night's Sleep Tonight", Brandon Peters, 
http://sleepdisorders.about.com

مقالات مرتبط

مراحل خواب 
نظریه‌های خواب 


تعداد صفحات : 3

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 22
  • کل نظرات : 5
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 11
  • آی پی امروز : 8
  • آی پی دیروز : 15
  • بازدید امروز : 1
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 4
  • بازدید ماه : 4
  • بازدید سال : 97
  • بازدید کلی : 1,732